زمانی که عکسی از لوی درستیز اردوی پاکستان، جنرال عاصم منیر، و صدر اعظم شهباز شریف در حال تقدیم سنگهای قیمتی به رئیسجمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، در فضای مجازی پخش شد، خودِ سنگها به موضوع درجه دوم بدل شدند. آنچه میبایست یک حرکت نمادین دیپلماتیک برای نمایش ثروت طبیعی و میراث فرهنگی پاکستان باشد، در فضای آنلاین بهگونهای تحریف شد که گویی «عناصر نادر خاکی به آمریکا فروخته شدهاند
این تحریف تنها از منابع قابل پیشبینی در هند نشأت نگرفت جایی که اطلاعات نادرست ضد پاکستان مدتهاست بهصورت سیستماتیک تولید میشود بلکه همچنین از حسابهای وابسته به تحریک انصاف در داخل کشور نیز تقویت شد. این بخش دوم، پرسشهای ناراحتکنندهای را در مورد سیاست داخلی پاکستان مطرح میکند
سنگهای قیمتی عناصر نادر خاکی نیستند
اول، نکات ابتدایی: سنگهایی که در عکس دیده میشوند شامل آکوامارین، توپاز، پریدوت، تورمالین و کوارتز هستند — سنگهای قیمتی مورد علاقه کلکسیونرها و جواهرسازان. اینها بهصورت آزادانه در بازارهای گلگت-بلتستان، خیبر پختونخوا و بلوچستان معامله میشوند. هزاران تاجر کوچک پاکستانی این سنگها را بهطور قانونی از طریق بازارهای شناختهشده در بانکوک، دوبی و اروپا صادر میکنند
عناصر نادر خاکی دستهای کاملاً جداگانهاند: ۱۷ عنصر فلزی که در تکنالوژیهای الکترونیکی، انرژی تجدیدپذیر و صنایع دفاعی کاربرد دارند. اینها سنگ قیمتی نیستند، و هیچ زمینشناسی آنها را با هم اشتباه نمیگیرد
یعنی این روایت آنلاین اشتباه نبود؛ بلکه یک تحریف عمدی بود
زمینه جهانی توسعه منابع
حتی اگر پاکستان واقعاً عناصر نادر خاکی را به جای سنگهای قیمتی ارائه میکرد، خشم و جنجال چرا؟ هیچ کشوری این منابع را بهتنهایی توسعه نمیدهد. استخراج و فرآوری نیازمند سرمایه، تکنالوژی و بازار است — و اینها همه مستلزم همکاری خارجیاند.
به عنوان مثال، عربستان سعودی شرکتهای آمریکایی، چینی و استرالیایی را برای اکتشاف ذخایر مواد معدنی حیاتی خود در چارچوب چشمانداز ۲۰۳۰ دعوت کرده است. امارات متحده عربی نیز با شرکتهای غربی و آسیایی در پروژههای انرژی و استخراج شراکت دارد. در سراسر آفریقا، مشارکتهای مشترک میان دولتهای محلی و شرکتهای بینالمللی امری رایج است
حتی هند که به سرعت دیگران را متهم میکند، با شرکتهای استرالیایی و جاپانی برای دسترسی به تکنالوژی فرآوری عناصر نادر قرارداد امضا کرده است، زیرا ظرفیت داخلی خود را ناکافی میداند
واقعیت این است که کوهها، چه در هندوکش باشند، چه در رشتهکوههای عربی یا آند، منابعی را در خود دارند که هیچ ملتی بهتنهایی نمیتواند آنها را استخراج کند. پرسش واقعی این نیست که آیا شراکت وجود دارد یا نه، بلکه این است که آیا این شراکتها به سود مردم آن مناطق هستند یا نه
شراکت در منابع، فروش حاکمیت نیست — این یک روند عادی جهانی است. معیار اصلی این است که حکومتها چگونه این منابع را تنظیم، مالیاتبندی و از منافع استراتژیک مردم خود محافظت میکنند
چارچوبهای حاکمیتی پاکستان
ذخایر عناصر نادر و مواد معدنی حیاتی پاکستان، از چترال تا تهر، تحت چارچوبهای قانونی استخراج فدرالی و ولایتی قرار دارند. مواد معدنی استراتژیک از طریق پالیسیهای دولتی محافظت میشوند، نه از طریق دستدادنها یا عکسهای تشریفاتی واگذار میشوند
هر پروژه اکتشافی نیاز به قراردادهایی دارد که توسط نهادهای نظارتی و پارلمانی بررسی و تصویب میشوند، و مشمول مالیات و قوانین صادراتاند. پاکستان هیچگاه در “معاملات پشت پرده” منابع استراتژیک خود را نفروخته، و طبق نظام قانونی خود، نمیتواند هم چنین کند
ادعاهای خلاف این موضوع، نه تنها از لحاظ زمینشناسی نادرستاند، بلکه از لحاظ سیاسی نیز خطرناکاند
نسخه اطلاعات نادرست
حسابهای هندی مدتهاست روایتی را تبلیغ میکنند که پاکستان را بیثبات، غیرمسئول، یا تحت فشار برای فروش داراییهایش نشان میدهد. این دقیقاً مطابق نسخه اطلاعات نادرست است: تحریف، اغراق و تکرار تا زمانی که برداشت عمومی بر واقعیت غلبه کند. با معرفی سنگهای قیمتی بهعنوان عناصر نادر، این پروپاگندا تلاش میکند پاکستان را بهعنوان کشوری بیتدبیر و رهبری آن را فاقد استقلال نشان دهد
آنچه جدیدتر و نگرانکنندهتر است، تقویت همین روایت توسط حسابهای وابسته به پی تی آی است. مخالفت سیاسی طبیعی و حتی ضروری است. اما زمانی که بازیگران داخلی همان خطوط تبلیغاتی خارجی را علیه نهادهای ملی بازتاب میدهند، هزینهاش را اعتبار بینالمللی پاکستان میپردازد
این اولین بار نیست. از درگیریهای مرزی گرفته تا مذاکرات با آی ام اف ، و از عملیات نظامی در کی پی علیه تحریک طالبان پاکستان تا لابیهای مهاجرتی برای تحریمها، حسابهای وابسته به پی تی آی بارها روایتهایی را پخش کردهاند که با نقاطنظر هند همراستا بودهاند، چه عمدی و چه ناخواسته. نتیجه آن، امتیازگیری سیاسی به قیمت وجهه ملی است
منافع اقتصادی
طعنه در اینجاست که پاکستان میتواند از توسعه مسئولانه منابع معدنیاش، چه سنگهای قیمتی، چه مس، لیتیوم یا عناصر نادر، سود عظیمی ببرد. اگر بهدرستی مدیریت شود، این سکتورها میتوانند اقتصاد را متنوع، عواید صادراتی ایجاد و هزاران شغل فراهم کنند
انتقاد از خودِ عملِ نمایش نمادین منابع طبیعی پاکستان، نه حکومت را تضعیف میکند، بلکه استدلال برای سرمایهگذاری را تضعیف میسازد. سرمایهگذاران به کشوری جذب میشوند که به توانایی خود ایمان دارد، نه به کشوری که منابعش را مشکل و بار اضافی میداند
بهسوی گفتمان مسئولانه
عکسی که دستبهدست شد و جنجال ساختگی که پیرامون آن ایجاد شد، ممکن است از یاد برود، اما این الگو تکرار خواهد شد، مگر آنکه به چالش کشیده شود. پاکستان نمیتواند فرهنگی سیاسی داشته باشد که در آن رقابتهای داخلی بر منافع ملی غلبه کند، و روایتهای آنلاین مانع از بحثهای جدی در مورد توسعه منابع شوند
رقبای منطقهای به بهرهبرداری از هر فرصتی برای سیاهنمایی پاکستان ادامه خواهند داد این یک امر مسلم است. اما تصمیم اینکه این روایتها را تقویت کنیم یا با واقعیت، زمینه و اعتماد به حاکمیت خود پاسخ دهیم، به خود پاکستانیها بستگی دارد
در اینجا، فقط آبروی چند رهبر در یک عکس مطرح نیست؛ بلکه اعتبار پاکستان بهعنوان یک کشور توانمند در مدیریت منابع خود و تعیین سرنوشت اقتصادیاش مطرح است
منابع پاکستان برای معامله نیستند، و حاکمیت آن هم برای فروش نیست. اشتباه گرفتن سنگهای قیمتی با عناصر نادر، یک نادانی است؛ اما استفاده ابزاری از این اشتباه، اطلاعات نادرست است و باید به صراحت افشا شود
اخبار مرتبط : ملاقات دونالد ترامپ با شهباز شریف و عاصم منیر در قصر سفید