ریاست عمومی استخبارات طالبان در یک پیام تازه، هشدار داده است که اگر «جنگ بر آنان تحمیل شود»، با قدرت پاسخ خواهند داد. این هشدار در حالی صادر شده که چند روز پیش، علمای کابل زیر نظر هبتالله آخندزاده فتوایی صادر کردند که در آن بر خویشتنداری، پرهیز از تنش و عدم استفاده از خاک افغانستان برای آسیب رساندن به کشورهای دیگر تأکید شده بود. تضاد میان این دو پیام، نشانهای از شکافهای روبهگسترش در ساختار رهبری طالبان تلقی میشود.
تاجمیر جواد، معاون ریاست عمومی استخبارات طالبان، این سخنان را در مراسم فراغت یک مدرسه دینی مطرح کرد. او گفت که اگر جنگ بر طالبان تحمیل شود، آنان با «قوت قاطع» پاسخ خواهند داد. سخنان او در حالی بیان شد که فتوای اخیر علما بر مسئولیتپذیری، آرامش و جلوگیری از هرگونه اقدام تنشزا تأکید داشت.
پیام استخبارات طالبان هیچ اشارهای به فتوای علما نکرد و بهجای آن، از ادبیات دوران جهاد، بازدارندگی و دفاع از «نظام اسلامی» استفاده نمود. این نوع بیان، نشاندهنده موضع امنیتی سختگیرانهتری است که با پیامهای اخیر برخی چهرههای امنیتی طالبان همخوانی دارد.
تحلیلگران میگویند که این پیامها با سخنان اخیر سراجالدین حقانی، وزیر داخله طالبان، همراستا است. حقانی در سخنرانیهای اخیر خود نگرانیهای منطقهای درباره فعالیتهای فرامرزی را رد کرده و بر استقلال تصمیمگیری طالبان تأکید کرده است. این در حالی است که رهبری مذهبی طالبان در قندهار تلاش دارد از طریق فتاوا، مسیر تصمیمگیری را بر پایه کنترل دینی و پرهیز از تنش تنظیم کند.
این پیامهای موازی و بدون هماهنگی، شکاف میان رهبری مذهبی مستقر در قندهار و جناح امنیتی و استخباراتی نزدیک به شبکه حقانی را برجستهتر ساخته است. اختلاف در لحن، محتوا و هدف پیامها نشان میدهد که طالبان در داخل ساختار خود با چالشهای جدی هماهنگی روبهرو است.
در هفتههای اخیر، سلسلهای از رویدادها این روند را تقویت کرده است. نخست، ادعاهای مرتبط با استخبارات طالبان درباره برنامهریزی ترور خالد حقانی در بلوچستان مطرح شد. سپس، سراجالدین حقانی در خوست حکومتداری را «جلب قلوب» توصیف کرد، اما همزمان نگرانیهای پاکستان درباره تحریک طالبان پاکستان را رد نمود. اکنون، تاجمیر جواد با ادبیات بسیج جهادی از «جنگ تحمیلی» سخن میگوید.
این روند نشان میدهد که جناح امنیتی طالبان در تلاش است روایتهای امنیتی را تقویت کند، در حالی که رهبری مذهبی قندهار بر تمرکز دینی و کنترل از طریق فتاوا تأکید دارد. تجربه تاریخ معاصر افغانستان نیز نشان میدهد که هرگاه میان اقتدار مذهبی و شبکههای مسلح و استخباراتی شکاف ایجاد شده، زمینه برای درگیری داخلی فراهم شده است؛ از اختلافات مجاهدین در دهه ۱۹۹۰ گرفته تا شکافهای پس از ۲۰۰۱.
اگر پیامهای استخباراتی و امنیتی طالبان فتاوای رهبری مذهبی را تضعیف کند، انسجام فرماندهی آسیب میبیند و احتمال بروز تنشهای داخلی افزایش مییابد. خطر نهتنها تشدید تنشهای منطقهای، بلکه آغاز یک روند تدریجی از رقابت داخلی میان اقتدار مذهبی قندهار و قدرت امنیتی جناح حقانی است