خبر عاجل

به گفته منابع، نهادهای امنیتی به این رویداد توجه کرده‌اند و در محدوده پاسگاه پولیس ملورَند برای انجام عملیات جستجو آماده‌گی می‌گیرند
هیأت امارت اسلامی به ریاست رحمت‌الله نجیب در استانبول با پاکستان درباره تمدید آتش‌بس و سازوکار نظارت منطقه‌ای مذاکرات می‌کند تا صلح و ثبات پایدار در افغانستان و منطقه تأمین شود
یک تروریست افغان بازداشت‌شده به‌نام وسیم افشا کرده است که تحریک طالبان پاکستان (تی تی پی ) و جماعت‌الاحرار در داخل افغانستان مراکز آموزشی منظم دارند، جایی که نوجوانان برای انجام حملات تروریستی در پاکستان آموزش می‌بینند. این اعتراف نگرانی‌ها در مورد تروریزم فرامرزی و امنیت منطقه را افزایش داده است
خطی که در سال ۱۸۹۳ ترسیم شد هنوز قلب‌ها و سیاست‌ها را تقسیم می‌کند. مرز پاکستان و افغانستان، معروف به خط دوراند، همچنان مرزی است از تاریخ، هویت و بی‌اعتمادی
تحلیل‌گران می‌گویند که این تصمیم شبیه اقدام‌های هند در ساختن سدها بر روی رودخانه‌ها است و می‌تواند موجب بروز یک مناقشه جدید درباره بحران آب در منطقه شود

روابط پاکستان و افغانستان: بازتنظیمِ انتقادی

از درگیری‌های مرزی تا تجدید روابط دیپلوماتیک؛ ترسیم راهی به‌سوی ثبات استراتیژیک در جنوب آسیا
هیأت امارت اسلامی در استانبول برای مذاکرات با پاکستان

هیأت امارت اسلامی با پاکستان در استانبول برای تمدید آتش‌بس و ثبات منطقه دیدار کرد

October 22, 2025

بازگشایی پس از درگیری‌های اکتوبر ۲۰۲۵

درگیری‌های شدید مرزی در اکتوبر ۲۰۲۵ یادآور شکنندگی همیشگی روابط میان پاکستان و افغانستان بود. آنچه به عنوان تبادل محدود آتش در نزدیکی تورخم و چمن آغاز شد، به سرعت شدت گرفت و تجارت اساسی را مختل ساخت، ترانزیت را متوقف کرد و منجر به بن‌بست کامل دیپلوماتیک گردید. برای چندین هفته حیاتی، دروازه‌هایی که میلیون‌ها تن در دو سوی مرز را به هم وصل می‌کنند، بسته ماندند. با این حال، گفت‌وگوهای بعدی در دوحه، یک فرصت مهم—هرچند ناپایداربرای اسلام‌آباد و کابل به‌وجود آورد تا در روش‌های پرتنش خود بازنگری کنند. بازگشایی موفق مجراهای ارتباطی پس از این مذاکرات حساس، نشانه‌ای از یک تغییر تدریجی ولی اساسی به سوی واقع‌گرایی بود، تغییری که نشان می‌دهد هر دو پایتخت شاید بالاخره درک کرده باشند که تقابل دایمی، هزینه‌ای به‌مراتب بیشتر از همکاری ساختارمند دارد

رابطه‌ای استوار بر امنیت و جغرافیا

روابط افغانستان و پاکستان توسط نیازهای امنیتی مشترک و وابستگی جغرافیایی متقابل شکل گرفته است. برای پاکستان، مرز غربی هم نقش سپر دارد و هم آسیب‌پذیری؛ هم مسیر تجارت است و هم معبر نفوذ شورشیان. در سال گذشته، حملات مرزی توسط تحریک طالبان پاکستان و گروه حافظ گل بهادر—که گفته می‌شود از سوی بازیگران خارجی حمایت می‌شوند—خواسته‌های اسلام‌آباد را برای مهار شورش‌ها توسط کابل تقویت کرده است. در مقابل، افغانستان محدودیت‌های مرزی پاکستان را مانع می‌بیند. اما هر دو طرف درک می‌کنند که صلح از طریق زور به‌دست نمی‌آید. درگیری‌های اکتوبر بیدارباشی شد که به مذاکرات دوحه انجامید و این درک را زنده کرد که تنها راه پیش‌رو، تعامل است

بازنگری استراتیژیک از مسیر گفت‌وگو

مشاوره‌های دوحه نقطه عطفی بود در چگونگی بازاندیشی پاکستان در سیاست‌های غربی‌اش. چارچوب جدید اسلام‌آباد بر تعامل ساختارمند و بازدارندگی سنجیده تأکید دارد، نه تدابیر واکنشی و کوتاه‌مدت. هدف اصلی، وارد ساختن یک سطح از پیش‌بینی‌پذیری در یک رابطه ذاتاً ناپایدار است—از طریق تماس‌های منظم دیپلوماتیک، چارچوب‌های عملیاتی تبادل اطلاعات، و مکانیسم‌های هماهنگی رسمی مرزی. این تغییر استراتیژیک، نشانگر درک عمیق پاکستان است که امنیت داخلی درازمدتش از ثبات افغانستان جدا نیست

ادبیات خصمانه، نه آشتی‌جویانه

زبان به‌کار رفته در بیانیه‌های اخیر هر دو طرف، بیشتر از آشتی، نشان‌دهنده خشم و بی‌اعتمادی است. وزارت خارجه پاکستان پیوسته بر «ضرورت‌های امنیت ملی» و «عدم تحمل برای تروریزم فرامرزی» تأکید دارد، در حالی که سخنگویان طالبان از جمله ذبیح‌الله مجاهد، هشدار داده‌اند نسبت به «تحریکات» و «مداخلات در امور داخلی». لحن هر دو طرف تدافعی و اتهام‌زن است. به‌جای گفت‌وگوی راه‌حل‌محور، دو کشور درگیر بازی سرزنش‌اند

ضرورت استراتیژیک برای کابل نیز روشن است

برای کابل نیز، حفظ صلح در مرز شرقی به یک اولویت استراتیژیک بدل شده است. کاستی‌های مداوم در حکومت‌داری داخلی، دامنه‌ی محدود به‌رسمیت‌شناسی بین‌المللی، و تهدید فزاینده از سوی داعش خراسان، همگی روابط باثبات با پاکستان را به یک نیاز حیاتی تبدیل کرده‌اند. بازگشایی بخشی از مسیرهای تجارتی بلافاصله پس از نشست دوحه، نشان داد که دیپلماسی واقع‌گرایانه می‌تواند دستاوردهای ملموس و فوری به همراه داشته باشد، فشارهای اقتصادی را کاهش دهد و به جوامع مرزی آسیب‌پذیر، که معیشت‌شان وابسته به تجارت بدون وقفه است، کمک کند

تحرکات پنهانی هند در منطقه

سیاست پاکستان در قبال غرب را نمی‌توان جدا از رقابت‌های قدرت‌های منطقه‌ای تحلیل کرد. حضور گسترش‌یابنده ولی پنهانی هند در افغانستان—که اغلب با نقاب کمک‌های انکشافی و زیرساختی پنهان می‌شود—نگرانی‌های عمیقی در اسلام‌آباد برانگیخته است. ارزیابی‌های امنیتی پاکستان معتقدند که عناصر استخبارات هند با برخی شاخه‌های TTP و گروه‌های منشعب دیگر در شرق افغانستان روابط فعال دارند. این شبکه‌ها طوری طراحی شده‌اند که پاکستان را از درون درگیر ساخته و در سطح منطقه‌ای منزوی نگه دارند. اگرچه کابل به‌طور رسمی این همکاری‌ها را رد می‌کند، همپوشانی واضح مسیرهای تسلیحاتی و جریان مداوم منابع، نشان می‌دهد که رقابت‌های منطقه‌ای به‌صورت خاموش در سرزمین‌های مرزی جریان دارد

وابستگی اقتصادی و امنیت انسانی

بسته شدن مرزهای پاکستان و افغانستان ضربه فوری و شدید به اقتصاد هر دو کشور وارد کرد. با توجه به اینکه بیش از هفتاد درصد واردات افغانستان از طریق پاکستان صورت می‌گیرد، هزاران تاجر، ترانسپورتر و کارگر برای زنده‌ماندن وابسته به تردد روزانه مرزی‌اند. بازگشایی سریع این مسیرها پس از نشست دوحه، چیزی بیش از یک اقدام سیاسی بود؛ این یک اعتراف روشن بود به اینکه وابستگی اقتصادی عمیق، تنها پایهٔ پایدار برای صلح دوام‌دار است

برای مردم ساکن در امتداد مرز، دیپلماسی مستقیماً با امنیت معیشتی روزمره پیوند دارد. بسته شدن هر دروازه از سوی دولت‌ها یعنی بیکاری، احتمال کمبود مواد غذایی، و گسست دردناک روابط خانوادگی. بنابراین، هر دو دولت باید نگرش خود را تغییر دهند و ثبات مرزی را صرفاً یک امر معاملاتی نه، بلکه یک ضرورت انسانی بدانند

از تعامل تاکتیکی تا ثبات ساختاری

چالش فوری کنونی برای هر دو کشور این است که این آرامش موقتی را به ساختار دایمی تبدیل کنند. برای دهه‌ها، روابط افغانستان و پاکستان در یک چرخه بی‌پایان از سوءظن واکنشی و تعامل مصلحتی گرفتار بوده است. برای شکستن این الگو، هر دو دولت نیازمند یک سازوکار عملیاتی مشترک در مرز هستند—شامل تماس‌های منظم نظامی و دیپلوماتیک. به‌طور مشابه، ایجاد یک کمیسیون اقتصادی دوجانبه می‌تواند تجارت را از سیاست جدا سازد و تضمین کند که حتی در هنگام اختلافات سیاسی شدید، تبادل کالا و خدمات ادامه یابد

در این چشم‌انداز جدید، افغانستانِ باثبات دیگر صرفاً یک اولویت بیرونی برای پاکستان نیست، بلکه جزئی از آینده استراتیژیک داخلی آن به‌شمار می‌رود.

گشایش سازنده

درگیری‌های اکتوبر ۲۰۲۵ نشان داد که رابطه میان پاکستان و افغانستان چقدر آسیب‌پذیر است وقتی که کانال‌های سیاسی از کار بیفتند. اما بازگشت سریع به گفت‌وگو نشان داد که هم اسلام‌آباد و هم کابل قادر به خویشتنداری و استدلال استراتیژیک‌اند. آینده این روابط دوجانبه به این بستگی دارد که دو کشور چگونه می‌توانند میان حاکمیت مطلق و نیاز ناگزیر به همکاری، توازن برقرار کنند. برای پاکستان، تعامل ساختاری با کابل نه‌تنها امنیت مرزهای غربی‌اش را تضمین می‌کند، بلکه دستور کار اتصال منطقه‌ای آن را نیز تقویت می‌نماید. برای افغانستان، روابط سازنده با اسلام‌آباد به معنای دسترسی حیاتی به تجارت، کمک‌های بشردوستانه و مشروعیت منطقه‌ای است. دیپلماسی آرام دوحه، یک حقیقت بنیادین را دوباره زنده کرد: گفت‌وگو همچنان تنها مسیرِ اجتناب‌ناپذیر به سوی ثبات است. این مسیر باید با تعهد پیگیر و نهادینه ادامه یابد. صلح پایدار مستلزم سیاست‌هایی مبتنی بر اعتماد واقعی است، نه صرفاً مصلحت تاکتیکی

اخبار مرتبط : ملا محمد یعقوب در دوحه خواستار آتش‌بس در میان تنش‌های پاکستان و افغانستان شد

یک نظر بدهید

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *