از بیست و پنج سال گذشته بدینسو، در مبارزه پاکستان علیه تروریزم، کمبود شدید مالکیت سیاسی وجود داشته است
با این حال، در شرایط کنونی، حکومت طالبان در افغانستان و اختلافات سیاسی در داخل کشور، وضعیت را دوباره وخیم ساخته است. سیاستهای ضد فدرالی تحریک انصاف و بیانیههای مذاکرهمحور آن، به تلاشهای دولتی آسیب رسانیده است
پس از یازده سپتامبر، پاکستان برای دو دهه علیه تروریزم درگیر بوده است. حمله آمریکا به افغانستان تروریزم را از بین نبرد، بلکه طالبان افغان و جنگجویان خارجی را به داخل خاک پاکستان سوق داد. جنگجویان عرب، ازبک و چیچنی با استفاده از مهماننوازی قبایل محلی، در مناطق قبلی فاٹا مسکن گزین شدند
در ابتدا، دولت به دلیل احترام به سنتهای قبایلی از استفاده زور خودداری کرد، اما زمانی که تروریستهای جنبش اسلامی ازبکستان در وزیرستان جنوبی پناه گرفتند، در سال ۲۰۰۴ عملیات نظامی انجام شد. در جریان این عملیات، شورشیان محلی حمایتشده، مقاومت شدید نشان دادند. از همین گروهها، فرماندهانی چون نیک محمد، عبدالله محسود، نذیر و بیتالله محسود ظهور کردند که بعداً بنیاد تحریک طالبان پاکستان (تی تی پی ) را گذاشتند
تحریک طالبان پاکستان با استفاده از نام دین و سنت جنگجویی قبیلهای، جوانان را جذب کرد. در تمام این مدت، رهبری سیاسی کشور فاقد موضعگیری واضح بود. فقط بینظیر بوتو آشکارا تروریزم را تهدیدی برای موجودیت پاکستان میدانست
در سال ۲۰۰۸، زمانی که حزب عوامی نشنل در خیبرپختونخوا به قدرت رسید، پس از ناکامی مذاکرات با تروریستها، از عملیات نظامی حمایت کرد. سپس در سال ۲۰۰۹ عملیات راهِ راست و در سال ۲۰۱۴ عملیات ضربِ عضب ضربه بزرگی به تروریستها وارد کرد
اما در شرایط فعلی، حکومت طالبان در افغانستان و تفرقه سیاسی داخلی دوباره وضعیت را وخیم ساخته است. سیاستهای ضد فدرالی تحریک انصاف و بیانیههای مذاکرهمحور آن به تلاشهای دولتی آسیب زده است
تاریخ گواه است که تحریک طالبان پاکستان پس از هر توافق صلح، قدرت خود را افزایش داده، کنترول مناطق را بهدست آورده و سپس توافقها را نقض کرده است. امروز، بیش از هر زمان دیگر، یک استراتژی ملی مشترک ضروری است. در شرایط اختلاف سیاسی، پیروزی در جنگ علیه تروریزم ممکن نیست
یادداشت: این مقاله نخستینبار در تاریخ ۱۹ اکتوبر ۲۰۲۵ در اکسپریس تریبیون منتشر شد. حقوق کاپیرایت برای اکسپریس تریبیون و ابراهیم خلیل محفوظ است