انتشار طرح ۲۰ مادهای غزه از سوی رئیسجمهور دونالد ترامپ، یک طرح صلح متعارف نیست؛ بلکه نقشه راهی برای کنترول معاملاتی است. این طرح یک بیانیه جسورانه و امنیتمحور است که تلاش دارد
دههها جنگ حلناشده را از راه تبادلهٔ بزرگ زندانیان، بازسازی اقتصادی به کمک جامعه جهانی، و مهمتر از همه، ایجاد یک ساختار اداری انتقالی به رهبری خود ترامپ، به صورت میانبر پایان دهد. هرچند این طرح راهی فوری برای پایان درگیریهای فعلی فراهم میکند، اما این دکترین مشروعیت سیاسی درازمدت را با ثبات تحمیلی کوتاهمدت جایگزین میکند؛ امری که تاریخ نشان داده یک اشتباه مرگبار است
هیئت صلح
ساختار حکومتی انتقالی، مرکز ثقل این طرح صلح است. این طرح ایجاد یک کمیته فلسطینی تکنوکرات و غیرسیاسی را تحت یک حکومت انتقالی بینالمللی، بهنام “هیئت صلح” پیشنهاد میکند که ریاست آن را رئیسجمهور دونالد ترامپ به عهده داشته باشد
این پیشنهاد یک تصرف بیسابقه قدرت است و در اصل میکوشد منازعه را با کنار زدن نهادهای موجود و جایگزینی آنها با یک اداره تعیینشده، غیرمنتخب و تمویلشده از خارج حل کند. مهم است یادآوری شود که حکومتداری باید بر پایهٔ اراده مردم باشد
نه بر اساس کمیتههایی که از سوی منابع خارجی – با هر اندازه نیت نیک یا دانش تخنیکی – گماشته شده باشند. با کنار گذاشتن ادارهٔ خودگردان فلسطین به شکل کنونی و حذف کامل انتخابات محلی، این طرح میتواند منجر به یک خلأ شدید مشروعیت شود. هرگونه ثباتی که توسط “هیئت صلح” ایجاد شود، از دید مردم غزه بهعنوان تعیین سرنوشت خودشان تلقی نخواهد شد، بلکه بهعنوان اشغال از طریق حکومتداری دیده میشود – که این خود میتواند زمینهساز مقاومت در آینده باشد
تبادله امنیت در برابر عفو
طرح با یک معامله بزرگ و فوری آغاز میشود: آتشبس فوری و رهایی تمامی گروگانها ظرف ۷۲ ساعت، در برابر آزادی ۲۵۰ زندانی محکوم به حبس ابد و ۱۷۰۰ زندانی غزهای. این اقدام انگیزه نیرومندی – اگرچه ناشی از ناامیدی – برای پایان جنگ فراهم میکند
با این حال، روش پیشنهاد شده برای از میان برداشتن گروههای افراطی نیز بحثبرانگیز است. به اعضای حماس که به صلح متعهد شوند و سلاحهای خود را تسلیم کنند، عفو اعطا میشود، و به آنهایی که بخواهند غزه را ترک کنند، مسیر امن پیشنهاد میگردد. برای عملی شدن این طرح ، لازم است طرفها پایان جنگ را بهعنوان یک معامله ببینند، نه یک حسابرسی اخلاقی یا حقوقی
افق سیاسی مشروط و دور
با وجودی که این طرح رشد اقتصادی قابلملاحظهای را پیشنهاد میکند – مانند ایجاد هیئت تخنیکی و زون اقتصادی خاص – افق سیاسی برای مردم فلسطین همچنان مبهم باقی میماند. در سند، آرزوی مردم برای تعیین سرنوشت و ایجاد دولت به رسمیت شناخته شده، اما با شرایط سخت و متعدد همراه گردیده است
فقط زمانی که غزه خلع سلاح شود، نظام حکومتداری جدید شکل گیرد، و برنامه اصلاحات اداره خودگردان فلسطین بهصورت کامل پیاده شود – که این شروط ذهنی بوده و همیشه قابل تعویق از سوی قدرتهای بیرونی است – میتوان مسیر ایجاد دولت را آغاز کرد. این ساختار، اولویت واقعی این طرح را آشکار میسازد: امنیت و ثبات در حال حاضر، و حقوق سیاسی شاید در آینده. با مشروطسازی دایمی هدف نهایی، این طرح از فلسطینیها میخواهد بهبود فوری امنیت و کمک اقتصادی را با تعویق نامحدود بزرگترین آرمان سیاسیشان معاوضه کنند
نتیجهگیری: کنترول در برابر رضایت
طرح ۲۰ مادهای ترامپ، یک نقطه عطف در سیاست خارجی معاملاتی است. این طرح راهحلهای قاطع و جسورانه برای بحران انسانی کوتاهمدت (کمک کامل، بازسازی) و معضل اساسی امنیتی (خلع سلاح، استقرار نیروهای بینالمللی) ارائه میدهد
با این حال، بزرگترین ضعف آن این است که تصور میکند تصرف اداری میتواند جایگزین حل مسایل سیاسی گردد. ایجاد یک نهاد بینالمللی به ریاست رئیسجمهور ایالات متحده، نمایشی از تیاتر سیاسی است که از سوی بسیاری از مردم جهان – بهویژه در منطقه – بهعنوان بیاحترامی عمیق به حاکمیت محلی تعبیر خواهد شد. صلح پایدار بر اساس توافق متقابل و نمایندگی واقعی شکل میگیرد. با اولویتدادن به سلطه خارجی بهجای رضایت داخلی، چنین طرحی شاید بتواند به جنگ فعلی پایان دهد، اما تقریباً بهطور حتم مبارزه برای حاکمیت مشروع و خودگردانی را تداوم خواهد بخشید
اخبار مرتبط : پاکستان از طرح ۲۱ مادهای صلح غزه ترامپ حمایت میکند