در دو روز گذشته، یک سرود آشنا و بهشدت نگرانکننده برای “گفتگو” دوباره بلند شده است؛ این بار از سه صدای به ظاهر متفاوت: زلمی خلیلزاد، نماینده پیشین امریکا، تحریک طالبان پاکستان (تی تی پی )، و سیاستمدار برجسته پاکستانی، عمران خان. این درخواست تقریباً همزمان برای مذاکره با گروهی که به خشونت شناخته میشود، تصادفی نیست. با بررسی دقیقتر، یک روند تهدیدآمیز و هدفمند در جریان است. این پیام هماهنگ، بیشتر به یک حرکت استراتژیک شبیه است تا یک تلاش صادقانه برای صلح تلاشی برای پیشبرد اجندای مشخص و عمدتاً خودمحور
تجربه مذاکرات با تی تی پی یک هشدار تاریخی است. هر تلاشی برای گفتگو در گذشته از جمله در سال ۲۰۲۲ نه تنها به صلح نینجامید، بلکه موج تازهای از خشونت را به دنبال داشت. تی تی پی با چهرهای دوگانه، آتشبس را به عنوان فرصتی تاکتیکی برای استراحت استفاده کرد و خود را بازسازی، تسلیح و در مناطق جدید مستقر ساخت. در حالی که یک جناح وارد مذاکره بود، جناح دیگر به حمله ادامه میداد
نشان از فریبکاری و عدم تعهد واقعی به صلح. این گروه در بیانیهاش خود را “جنبشی مظلوم” با ریشه داخلی معرفی میکند، اما در عین حال ادعا دارد که از “گلگت تا کراچی” در هر شهر و قریه حضور دارد و وعده میدهد که “سیلی را با سنگ پاسخ خواهد داد”. این زبان یک گروه صلحجو نیست، بلکه زبان یک گروه خشونتطلب است که میخواهد فشار را کم کند و تواناییاش برای جنگ را حفظ کند
از منظر امنیتی، زمانبندی این فراخوانها برای گفتگو مشکوک است. با نزدیک شدن زمستان، توانایی تی تی پی برای فعالیت از پایگاههای کوهستانیاش کاهش مییابد. عملیاتها علیه آنان که در ماههای اخیر تشدید شده، در شرایط سرد مؤثرتر واقع میشود. درخواست برای مذاکره در این زمان، تاکتیکی برای تنفس، بازسازی و تقویت موقعیت است نه یک گذار سیاسی، همانطور که خلیلزاد ادعا میکند، بلکه عقبنشینی استراتژیک برای حفظ نیروها و حمله مجدد در آینده. شواهد نشان داده که تی تی پی از گفتگو بهعنوان وسیلهای برای برنامهریزی حملات آینده استفاده کرده، و فریب خوردن دوباره از این روند اشتباهی بزرگ خواهد بود
این همخوانی برای گفتگو با صدای یک شخصیت خارجی، یعنی زلمی خلیلزاد، تقویت میشود. نفاق و منطق معیوب که همواره در سیاست امریکا در منطقه مشهود بوده، در توییت اخیر او آشکارا دیده میشود. او پاکستان را به ضرورت مذاکره نصیحت میکند، در حالی که conveniently فراموش میکند که چگونه گروههای شورشی در گذشته از فرصت گفتگو سوءاستفاده کردهاند
به نظر میرسد دولت امریکا از بیثباتی دایمی در منطقه رضایت دارد. این استراتژی “مذاکره یا هیچ” از سوی واشنگتن، که از طریق افرادی مانند خلیلزاد دنبال میشود، ابزاری برای بیثباتسازی پاکستان از طریق مشروعیت دادن به یک گروه تروریستی است. یک رسانه نیمهدولتی افغانستان نیز اظهارات خلیلزاد را تکرار کرده است. در نتیجه، به جای یک همسایه مسئول و بیطرف، حکومت افغانستان به ابزاری در این بازی منطقهای بدل شده که هدف آن افزایش فشار بر پاکستان است
در پایان، توییت عمران خان بُعد سیاسی این مسئله را روشن میسازد. او مقایسهای مستقیم و خطرناک بین آشوبهای ۹ می و مسئله تی تی پی انجام میدهد و هر دو را عملیات پرچم جعلی مینامد. این ادعایی بیپروا و بیاساس است. او با مقایسه یک مسئله امنیت ملی و شهادت شهروندان و نیروهای امنیتی با یک رویداد سیاسی داخلی، واقعیت تهدید تی تی پی را تحریف میکند. دعوت او به گفتگو، در اصل برای رسیدن به صلح نیست، بلکه برای کسب امتیاز سیاسی و تخریب چهره حکومت کنونی است. این نوع لفاظی، امنیت ملی را سیاسی میسازد؛ نه تنها باعث تقویت روحیه تی تی پی میشود، بلکه نیروهای امنیتی کشور را نیز تضعیف روحی میکند
در جمعبندی، همصدایی زلمی خلیلزاد، تی تی پی ، عمران خان، و دولت افغانستان برای گفتگو، یک تصادف نیست. این یک شبکه پیچیده از منافع استراتژیک، فرصتطلبی سیاسی و تحریف تاریخ است. هرچند گفتگو باید به عنوان آخرین راهحل روی میز باشد، اما نمیتواند جایگزین یک سیاست امنیتی پایدار و مؤثر شود. تاریخ نشان داده که مذاکره با تی تی پی در وضعیت ضعف، دشمن را جسورتر میسازد و به خشونت بیشتر میانجامد. پاکستان نباید قربانی این تقاضاهای حسابشده برای مذاکره شود — تقاضاهایی که در اصل بازی خطرناکی از سازش است. امنیت و ثبات کشور در گرو یک دیدگاه واقعبینانه است که تصویر فریبنده تی تی پی و اهداف عناصر خارجی در بهرهبرداری از ضعفهای داخلی را بهدرستی تشخیص دهد
اخبار مرتبط : گفتار سیاسی خطرناک؛ چگونه سخنان عمران خان مبارزه پاکستان علیه تروریزم را تضعیف میکند