تسلط طالبان بر افغانستان در ۱۵ اگست ۲۰۲۱ با ترکیبی از هیجان زیاد و شک و تردید محتاطانه در پاکستان مواجه شد. نهادهای سیاسی و امنیتی کشور آن را فرصتی برای تأمین مرزهای غربی پاکستان تلقی کردند، به این امید که رژیم طالبان به دو نگرانی اساسی دیرینه اسلامآباد پاسخ دهد: عقب راندن نفوذ هند و جلوگیری از ایجاد پناهگاه برای گروههای تندرو ضد پاکستانی. اما پس از گذشت چهار سال، مقامات پاکستانی میگویند که این امیدها صرفاً توهماتی بیش نبودند. از زمان بازگشت طالبان به قدرت، وضعیت امنیتی در امتداد مرز غربی پاکستان به طور پیوسته بدتر شدهاست. در حالیکه پیش از آغاز روند دوحه در ۲۰۲۰، پاکستان تقریباً تحریک طالبان پاکستان ( تی تی پی ) را سرکوب کرده بود
تغییر رژیم در کابل، جان تازهای به تحریک طالبان پاکستان بخشید. با آزادی تحرک در افغانستان، دسترسی به سلاحهای پیشرفته رهاشده توسط اردوی ملی افغانستان، و منابع مالی کافی، این گروه به سرعت تجدید سازمان کرد و توانمندیهای خود را بازسازی نمود. به همین ترتیب، جبهه آزادیبخش بلوچستان (بی ال ای ) که به واسطه سرکوب نظامی به شدت تضعیف شده بود، نیز در این محیط راهبردی جدید دوباره فعال شد. در دورهی حاکمیت طالبان، حملات بی ال ای در پاکستان هم از نظر تعداد و هم از نظر شدت افزایش یافتهاست
پاکستان که از وخامت روزافزون وضعیت امنیتی ناامید شده، بین استفاده از ابزار نرم و سخت در قبال رژیم فعلی افغانستان در نوسان بوده است. اقدامات دیپلماتیک مانند سفرهای مقامات بلندپایه به کابل، اعزام هیئتهایی از علمای مشهور، بزرگان قومی و پارلمانداران، و اقدامات تنبیهی مانند وضع نظام ویزه به جای مرزهای باز، بستن گذرگاههای مرزی، تعلیق تجارت، و حملات هوایی به مخفیگاههای تی تی پی ، همه نتوانستهاند طالبان را به اقدام علیه گروههای تندرو ضد پاکستانی وادار کنند. از دیدگاه اسلامآباد، وضعیت حتی بدتر شدهاست؛ زیرا کمکهای کابل به این گروهها از پناه دادن و فراهم ساختن محیطی مساعد به حمایت فعالانه دولتی ارتقا یافتهاست. اطلاعات معتبر وجود دارد که نشان میدهد نهادهای امنیتی رژیم طالبان کمک مالی و تجهیزاتی به هر دو گروه تی تی پی و بی ال ای میرسانند
پدیده پناه دادن به گروههای ضد پاکستانی در افغانستان از دوران حکومت حامد کرزی آغاز شد و در زمان اشرف غنی به شکل قابل توجهی افزایش یافت. اما هیچگاه به سطحی که اکنون تحت حکومت طالبان دیده میشود نرسید. تحت فشار مستمر پاکستان، رژیم طالبان از جنگجویان تی تی پی خواسته که خانوادههای خود را از مناطق مرزی به ولایت غزنی منتقل کنند. اما انتقال خانوادهها مانع فعالیتهای تی تی پی نشدهاست. جنگجویان همچنان به کمپهای خود باز میگردند و در گروههای نفوذی مشارکت میکنند. حتی این اقدام ممکن است اثر معکوس داشته باشد، زیرا تندروها احساس میکنند که خانوادههایشان از هرگونه پاسخ نظامی پاکستان در امان هستند
تشخیص محاسبات استراتژیک کابل در حمایت از گروههای تندرو ضد پاکستان ـ کشوری که زمانی حامی آنها بود ـ دشوار است. به جای توسعه روابط اقتصادی سازنده که میتواند مردم افغانستان را از فقر نجات دهد، هدف از پناه دادن و حمایت از گروههای تندرو ضد پاکستانی معلوم نیست. یکی از توضیحات ممکن این است که رژیم فعلی طالبان چهره سیاسی یک گروه مسلح جهادی است. برای چنین گروههایی، ایدئولوژی و پیوندهای قومی اهمیت بسیار بیشتری از ظرایف حکمرانی دارد. بنابراین، آنان خود را موظف میدانند که به دلیل پیوندهای قومی و جهادی به تی تی پی کمک کنند، حتی اگر این کار به قیمت روابط با مهمترین همسایهشان تمام شود. احتمال دیگر این است که رژیم طالبان خود را مسئول خدماترسانی به مردم، مانند دولتهای معمول، نمیداند. همچنین، اختلافات داخلی میان سه مرکز قدرت معروف در افغانستان ـ قندهار، کابل و شبکه حقانی ـ نیز ممکن است نقش داشته باشد. هر جناح ممکن است بخواهد تی تی پی را در صورت وقوع جنگ داخلی آینده، در کنار خود داشته باشد. این مسأله میتواند سرپیچی از فرمانهای ملا هبتالله، رهبر طالبان، مبنی بر ممنوعیت حملات از خاک افغانستان به پاکستان را نیز توضیح دهد
در ماههای اخیر، چین برای بهبود روابط پاکستان و افغانستان وارد عمل شدهاست. نشستهای سهجانبه میان وزرای خارجه چین، پاکستان و افغانستان در ماه می و آگست امسال در بیجینگ و کابل برگزار شدهاند. با این حال، به جای اقدامات مؤثر علیه گروههای تندرو، کابل قبل از این دیدارها فقط بازداشت چند عضو سطح پایین تی تی پی را علنی میسازد و پس از پایان این رویدادها، آنان را به آرامی آزاد میکند. رژیم طالبان در مقابله با شاخه خراسان داعش که آن را تهدیدی علیه حکومت خود میداند، موفق عمل کردهاست. اما در برابر تی تی پی اقدامی نمیکند. این امتناع همچنین به دلیل نگرانی از تحریک نیروهای پیادهاش است که پیوندهای نزدیک قومی، مذهبی و مبارزاتی با تی تی پی دارند. با این حال، این توجیه برای پناه دادن به بی ال ای که طالبان هیچگونه پیوندی با آن ندارد، قانعکننده نیست
رشد روابط نظامی میان کابل و هند نیز نگرانی دیگری برای پاکستان به شمار میرود. اسلامآباد همیشه دخالت هند در افغانستان را با دیده شک نگریستهاست. به باور پاکستان، هند هیچ منافع مشروعی در افغانستان ندارد و تنها میخواهد از خاک آن برای بیثباتسازی پاکستان استفاده کند. بدتر آنکه، حکومت افغانستان خواهان دریافت سلاح، تجهیزات، آموزش و حمایت تخنیکی نظامی از هند است؛ در حالیکه تمامی این ظرفیتها در آن سوی مرز، یعنی در پاکستان، در دسترس است
در حالیکه ایالات متحده نگران رشد شاخه خراسان داعش است، نسبت به دیگر گروههای تروریستی در حال گسترش در افغانستان بیتفاوت باقی ماندهاست. از آنجاییکه داعش یک شبکه جهانی با اهداف فراملی است، ایالات متحده آن را تهدیدی برای منافع خود میداند. اما گروههایی مانند تی تی پی ، ای تی آی ام و بی ال ای به دلیل اهداف منطقهایشان توجه آمریکا و غرب را جلب نکردهاند
شاخه خراسان داعش یکی از معدود نقاط اشتراک میان رژیم طالبان و ایالات متحده است. اما این رویکرد ممکن است توهمآمیز باشد. شاخه خراسان داعش از دل تی تی پی و زمانی شکل گرفت که اعضای آن به دنبال فشار ارتش پاکستان به افغانستان عقبنشینی کردند. رهبری کنونی آن از فرماندهان ناراضی تی تی پی و شبکه حقانی تشکیل شدهاست. این گروه با تی تی پی ، القاعده، ای تی آی ام ، جنگجویان ازبک و بی ال ای نیز در ارتباط است. هر فضایی که در آن دولت کنترول خود را از دست بدهد، بستر مناسبی برای رشد گروههای تروریستی از هر نوعی فراهم میکند. در سال ۲۰۱۰، وزیرستان شمالی به یک مرکز آموزش تروریستی بینالمللی تبدیل شده بود، زمانیکه تی تی پی کنترول شهرهای آن را در دست داشت. در سال ۲۰۱۴، تنها پس از تخلیه کامل جمعیت غیرنظامی، عملیات وسیعی برای بازپسگیری آن آغاز شد
هرچند چین میتواند مشوقهای اقتصادی ملموسی به افغانستان پیشنهاد کند، اما این ایالات متحده است که توانایی سیاسی، دیپلماتیک، مالی و نظامی برای واداشتن کابل به تجدیدنظر در سیاستهایش را دارد. با این حال، این موضوع به چگونگی شکلدهی سیاستهای استراتژیک آمریکا در آسیای جنوبی و غربی بستگی دارد. رویکرد ایالات متحده در قبال افغانستان، در زمینه پناهدادن به گروههای تندرو و حمایت ضدتروریستی از پاکستان، خود نشاندهنده اولویتهای استراتژیک واشنگتن در منطقه خواهد بود. تردیدی نیست که پاکستان برای مقابله با توفانی که از غرب در حال وزیدن است، به حمایت نظامی، اقتصادی و اطلاعاتی معنادار نیاز دارد. ایالات متحده نمیتواند برای مدت طولانی نسبت به این وضعیت در حال انفجار تروریزم در افغانستان بیتفاوت باقی بماند