زمینها ناپدید میشوند، خانهها فرو میریزند و زندگیها نابود میگردند، در حالی که مقامها با بهانهتراشی و اقدامات دقیقه آخری، سعی در جبران خرابیها دارند. شاید طبیعت سیلاب را بهراه اندازد، اما آنچه آن را به فاجعه تبدیل میکند، ناکامی انسان است
درخواست برای دوراندیشی
پاکستان نیاز فوری به یک رویکرد یکپارچه برای مدیریت حوزه رود سند دارد—رویکردی که شامل سرمایهگذاری بر بندهای مقاوم، پیشبینی دقیق و همکاری آبی فرامرزی باشد. طرحهای مقابله با بلایای طبیعی باید جامعه محلی را شریک بداند، نه قربانی. ایجاد بندهای ذخیره، بهسازی بندها و ارتقای سیستمهای زهکشی باید در اولویت قرار گیرد. همچنین، ضروری است که روند کمکرسانی از سیاستزدگی بیرون کشیده شود تا نجات و امداد پیش از آنکه مردم بر بامها گیر بیفتند، به آنها برسد
فراتر از مهار بحران
تمام سیلابها یک حقیقت را نشان میدهند: پاکستان نمیتواند با راهحلهای کوتاهمدت زندگی کند. وقایع حاد اقلیمی اکنون به واقعیت نوین ما بدل شدهاند. اگر از مقابله موقتی به برنامهریزی درازمدت عبور نکنیم، چرخه ویرانی تکرار خواهد شد
آب سیلاب شاید خشک شود، اما بیاعتمادی، درآمد و توان مردم بهسادگی باز نمیگردد. وقت آن رسیده که دیگر رود سند را فقط به چشم یک مجرای تخلیه نبینیم که هر سال در فصل بارندگی لبریز میشود؛ بلکه آن را بهعنوان یک شریان حیاتی مشترک در نظر بگیریم—شریانی که با foresight (دوراندیشی) و مسئولیتپذیری باید مدیریت شود
بهانه در برابر مسئولیت
مقامهای رسمی میگویند که این سیلابها اجتنابناپذیرند و ناشی از شدت بیسابقه موسمی و رهاسازی آب توسط هند در مناطق بالادستاند. تغییرات اقلیمی بیگمان باعث بارندگیهای غیرقابلپیشبینی شده، و آزادسازی آب از بندهای هند اوضاع را بدتر کرده است. اما هیچیک از این موارد، دههها بیعملی در داخل کشور را توجیه نمیکند
کشورهایی همچون بنگلادش، که بهمراتب بیشتر در معرض خطر سیلاباند، با بهبود زیرساختها، هشداردهی مؤثر و مشارکت جامعه، بهطور چشمگیر از شدت خسارات کاستهاند. مشکل اصلی فشارهای بیرونی نیست، بلکه ناتوانی و بیمیلی ما به اصلاح مدیریت منابع آبی است
فاجعهای آشنا
این سیلاب، خاطرات ویرانیهای سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۴ را زنده میسازد، زمانیکه میلیونها نفر آواره شدند و میلیاردها دالر خسارت به کشور وارد گردید. آمادگی ما در برابر سیلاب همواره واکنشی بوده، نه پیشگیرانه—با وجود وعدههای مکرر برای اصلاح. بندهای محافظتی ضعیف ساخته شدهاند، سیستمهای فاضلاب مسدودند، و هشدارهای اولیه کارآمد نیستند. پاکستان همچنان بهجای مدیریت بلندمدت حوضههای آبی، به شکافتن عاجل خاکریزها متوسل میشود و بقای یک جامعه را با فدای دیگری معامله میکند
طغیان رود چناب یک یادآوری تلخ از قدرت طبیعت و شکست برنامهریزی ماست. نبود هماهنگی مؤثر میان حکومتهای محلی و ایالتی، بر این بحران افزوده است. در این میان، مردم عادی—دهقانان، مالداران و مزدبگیران روزانه—هستند که بهای اصلی را با جان و معیشت خود میپردازند