بدخشان، افغانستان | ۲۱ جولای ۲۰۲۵ — موجی از ناآرامی خشونتبار ولسوالی کش در ولایت بدخشان را فرا گرفت؛ جایی که سرکوب طالبان سبب درگیریهای خونین شد، پس از آنکه جنگجویان این گروه کارزار قهری برای نابودی کشتزارهای کوکنار به راه انداختند. این عملیات که به دستور رهبر طالبان، هبتالله آخندزاده و در راستای ممنوعیت سراسری کشت تریاک صورت گرفت، به برخوردی مرگبار انجامید که دستکم ۱۵ غیرنظامی را به کام مرگ فرستاد و بیش از ۲۰ تن دیگر را زخمی ساخت
سرکوب طالبان جرقه خشونت در بدخشان را زد
اقدام طالبان برای اجرای دستور ممنوعیت کشت تریاک به شکلی فاجعهبار در بدخشان نتیجه داد. شاهدان عینی گفتند که نیروهای طالبان به سوی دهقانان معترض که از تخریب معیشتشان دفاع میکردند، آتش گشودند. کشتزارهای کوکنار که برای مردم محل در سایه فروپاشی اقتصادی منبع اصلی درآمد بود، به میدان نبرد میان غیرنظامیان ناامید و حاکمیت قهری طالبان مبدل شد
سرکوب طالبان نهتنها باعث تعمیق تنشها میان این گروه و مردم محل شد، بلکه شکافهایی را در درون صفوف طالبان نیز نمایان ساخت. فرماندهان محلی در جریان اجرای این سرکوب با اختلاف نظر درباره شدت خشونت روبرو شدند. این ناآرامیها نشانهای است از نارضایتی درونی در رهبری طالبان نسبت به نحوه برخورد با مقاومت مردمی، بهویژه در مناطق آسیبپذیر اقتصادی مانند بدخشان
برخورد قهری در برابر فقر اقتصادی
ولسوالی کش، همچون سایر مناطق روستایی افغانستان، شدیداً به کشت کوکنار وابسته است. پس از تسلط طالبان در ۲۰۲۱، اقتصاد کشور به دلیل تحریمها، قطع کمکهای خارجی و انزوای نهادی به مرز فروپاشی رسیده است. در چنین شرایطی، کشاورزان به کشت تریاک نه بهعنوان یک جرم، بلکه بهعنوان راهی برای زنده ماندن روی آوردند
با این حال، ممنوعیت طالبان بدون ارائه گزینههای اقتصادی یا بستههای جبرانی، مردم را ناگزیر به مقاومت ساخت. طالبان بهجای تعامل و حمایت انتقالی، به زور متوسل شد. این تصمیم منجر به خونریزی بیمورد و بیگانگی بیشتر مردم شد. عدم توانایی طالبان در برقراری گفتوگو و اعتمادسازی نشانهای از ناکامی در دولتسازی و کسب مشروعیت است
پیامدهای منطقهای و تهدید ثبات
سرکوب طالبان در بدخشان پیامدهایی فراتر از مرزهای افغانستان دارد. این ولایت با چین، تاجیکستان و پاکستان هممرز است و این کشورها تحولات را با نگرانی دنبال میکنند. بیثباتی ناشی از سرکوب داخلی میتواند زمینهساز ظهور گروههای افراطی یا فعالیت جنگجویان خارجی شود
علاوه بر این، ناآرامیهای مداوم در بدخشان، تلاشها برای همکاری منطقهای در زمینههای تجارت، مبارزه با تروریزم و پروژههای زیربنایی را تهدید میکند. خطرات ناشی از سرکوب طالبان میتواند بحرانهای انسانی را نیز به کشورهای همسایه صادر کند
کشتار غیرنظامیان در کش یادآور این واقعیت تلخ است که صلح تحت حاکمیت طالبان همچنان یک رؤیای دوردست است. اتکای طالبان به زور، بهجای حکمرانی مشارکتی، مانع دستیابی به ثبات و توسعه پایدار در افغانستان شده است
نتیجهگیری
سرکوب دهقانان کوکنار توسط طالبان در بدخشان، فصل تاریکی در بحران جاری افغانستان است. این گروه با انتخاب قهر به جای مشورت، نهتنها مردم خود را از خود رانده، بلکه خطر بیثباتی منطقهای را نیز افزایش داده است. در شرایطی که تنشها بالا گرفته و تلفات غیرنظامی افزایش یافته، نیاز به رویکردی فراگیر، مبتنی بر اقتصاد و انسانی، بیش از پیش احساس میشود. جامعه جهانی باید پیامدهای درازمدت چنین حکمرانی خشن را درک کرده و برای حمایت از صلح و توسعه واقعی در افغانستان گام بردارد.