شکست دیپلوماسی هیئت: فروپاشی استراتیژیک مودی و جایشانکر

بحران دیپلوماسی هیئتی شدت می‌گیرد، زیرا مودی و جایشانکر استراتژی را با نمایش‌گری جایگزین کرده‌اند و اعتبار جهانی متزلزل هند را برملا ساخته‌اند۔

1 min read

شکست دیپلوماسی هیئتی: فروپاشی استراتیژیک مودی و جایشانکر

شکست دیپلوماسی هیئتی: فروپاشی استراتیژیک مودی و جایشانکر

در پیوند به حمله‌ی پاہاگام و عملیات “سندور”، تصمیم دولت هند برای گسیل هفت هیئت رده‌بالا به نقاط مختلف جهان باید نشانی از اراده‌ی دیپلماتیک بوده باشد. اما این اقدام التماس‌گونه جلوه می‌کند. اعلام رسمی آن زیر پوشش مبارزه با تروریسم و اتحاد است، اما بحران دیپلماسی هیئتی در سیاست خارجی هند را آشکار ساخته است.

آنچه به‌عنوان “گسترش بین‌المللی” عرضه می‌شود، چیزی جز یک شوی روابط‌عمومی برای منحرف‌سازی توجه از عقب‌نشینی استراتژیک و فروپاشی اعتبار جهانی هند نیست. در کانون این شکست، س. جایشانکار، وزیر امور خارجه‌ی هند، قرار دارد؛ کسی که به‌تدریج وزارت خارجه را به “وزارت ظاهر خارجی” تقلیل داده است.

این هیئت‌ها دود و ابر هستند؛ تلاشی هیستریک برای پنهان کردن شکست ژئوپولتیکی هند به‌دست ارتش پاکستان، به‌ویژه تحت رهبری هوشمندانه مارشال فیلد آسیِم‌منیر. حقیقت تلخ آن است که عملیات سندور، که در هند به‌عنوان نمایش قدرت تبلیغ می‌شد، نتیجه‌ای جز تحقیر نداشت. نیروهای مسلح پاکستان، به‌سرعت و تحت انسجام فرماندهانش، واکنش گسترده‌ای نشان دادند. این واکنش در محافل دفاعی هند شوک‌آور بود و دهلی نو را واداشت تا در پنهان، از واشنگتن برای میانجیگری جهت آتش‌بس کمک بخواهد — عملی تحقیرآمیز که بر هر قیاس تسلط منطقه‌ای دولت مودی خط بطلان کشید.

این التماس پشت‌پرده، با وساطت آمریکا، هند را در معرض اغماض قرار داد. دیگر آن قدرت تهاجمی نیست که ادعا می‌کند، بلکه دولتی است که برای کنترل آسیب‌ها دست و پا می‌زند. این که هند – که خود را یک قدرت رو به رشد می‌داند – از نیروی خارجی برای مذاکره آتش‌بس با پاکستان کمک می‌طلبد، سردرگمی ژئوپولتیکی‌اش را فاش می‌سازد و بحران دیپلماسی هیئتی را تشدید می‌کند.

به‌جای روبرو شدن شفاف با این شکست‌ها، حکومت مودی به نمایش پایبند مانده است. این هفت هیئت ابزار دیپلماتیک نیستند؛ بلکه اجراهایی نمایشی‌اند. اعضایشان چهره‌های وفادار به حزب، اقلیت‌های نمادین، اعضای همکاری‌شده اپوزیسیون، دیپلمات‌های بازنشسته – همه برای نمایش جلوه اتحاد و منحرف‌سازی توجه. مأموریت واقعی‌شان نه مذاکره، بلکه کنترل خسارت است. هیچ قدرتی برای گفت‌وگو یا تخصصی سیاسی ندارند؛ حضورشان در خارج بیشتر برای ایجاد حواس‌پرتی است تا خدمت واقعی.

این حرکت همچنین عدم‌اثربخشی جایشانکار را آشکار می‌سازد. زمانی که او به‌عنوان دارایی تکنوکراتیک دیپلماسی هند مطرح بود، اکنون شده یک سخنگوی مجازی که حرف‌های تکراری می‌کند و پاسخ‌گویی‌اش مبهم است. غیبتش در دیپلماسی مستقیم پس از حمله پا ہاگام، پیش خود پیامی گویا دارد. زمانی که هند به یک دست ثابت دیپلماتیک نیاز داشت، جایشانکار به سکوت پناه برد و میدان را به ماشین تبلیغاتی نخست‌وزیر واگذار کرد.

پیآمد سندور: دیپلماسی یا شکست؟

اشکال دیپلماسی هند تازه نیست؛ این شکست جدید تنها آخرین مورد در زنجیره اشتباهات راهبردی هند نسبت به پاکستان است: حمله‌های “جراحی” ۲۰۱۶ بی‌نتیجه، حملات هوایی ۲۰۱۹ بلاکوت بدون بازدارندگی بلندمدت و با انتقام شدید پاکستان – حتی سرنگونی جت هندی و اسارت وینگ‌کامندان ابیناندن وارتهمن. همه‌ی این‌ها داخلی ستایش و جهانی انزوا داشتند.

سپس پروژه کارگروه اقدام مالی ۲۰۲۰، تلاش برای لیست سیاه کردن پاکستان بدون حمایت جهانی. حذف مواد ۳۷۰ در ۲۰۱۹ نیز باعث تنش‌های بین‌المللی شد؛ به‌جای منزوی‌سازی پاکستان، دهلی به‌دفاع در برابر انتقادات جهانی درآمد، از سازمان ملل تا پارلمان‌های اروپا، و حتی همسایگان عرب.

حالا، فشارها و تردیدهای جهانی، هند را به نمادگرایی کشانده است. هر هیئت با حضور یک مسلمان و یک سیک نمایش تنوع نیست؛ این گریم مذهبی است تحمل را به‌جای واقعیت بپوشاند. این اقدام تنها برای تصویرسازی است، نه تعامل واقعی.

پیامی که این هیئت‌ها به جهان می‌دهند روشن است: سیاست خارجی هند دیگر بر منظر استراتژیک نیست، بلکه بر فشارهای سیاسی داخلی مبتنی است. پارلمان کناری گذاشته شده، نهادها خاموش شده‌اند، دیپلماسی واقعی جای خود را به نمایش‌های تبلیغاتی داده است. در خلأی که جایشانکار را بی‌اثر کرده، ماشین روابط‌عمومی مودی در حال بسته‌بندی شکست‌ها به‌عنوان نمایش است، بحران‌ها را فرصتی برای عکس یادگاری کرده است.

با این وضعیت، کشورهایی مانند چین نفوذ دیپلماتیک‌شان را گسترش می‌دهند، صلح میانجی‌گری می‌کنند، تجارت را تقویت می‌کنند و به‌عنوان بازیگرانی جدی در استراتژی ظاهر می‌شوند. پاکستان نیز تحت فرمان آسیِم‌منیر نه‌تنها حمله هند را خنثی کرده، بلکه در صحنه دیپلماتیک جهانی روایت را بازپس‌گرفته است.

انتخاب هند برای ارسال هیئت‌های نمایشی به‌جای دیپلمات‌های واقعی، بیش از خطای استراتژیک؛ نشانه آن است که رژیمی در عقب‌نشینی است. رﮊیمی که بیشتر نگران سرخط‌خبرهاست تا قدرت سخت، بیشتر دلبسته کنترل روایت است تا اداره مرز، و بیشتر سرمایه‌گذاری‌اش بر تئاتر است تا وضوح تاکتیکی.

میراث اشتباهات: راهبرد شکست‌خورده هند مقابل پاکستان

بحران عمیق‌تر از یک اشتباه منفرد است؛ این بحران سامانه‌ای است. دوره جایشانکار که زمانی امیدوارکننده بود، اکنون به بی‌اهمیت بدل شده، و تسلط مودی بر سیاست خارجی آن را به نمایشی داخلی تبدیل کرده – دیپلماسی به پای جشنواره تبلیغات فدا شده است.

اگر دهلی نخواهد استراتژی خود را پس بگیرد، باید بحران “دیپلماسی هیئتی” را کنار بگذارد و جدیت را به وزارت خارجه بازگرداند. در غیر این‌صورت، هند همچنان پرسر و صدا اما ضعیف، و به آشفتگی میانه‌ی روایت و قلمروی واقعی گرفتار خواهد ماند.

نظرات ابراز شده در این مقاله متعلق به نویسنده است و لزوماً نشان‌دهنده موضع ادارہ یا HTN نیست.

مقالات مرتبط

پاکستان موضوع حملات تروریستی از خاک افغانستان را با هیئت افغان در میان گذاشته است؛ دو کشور بر ادامهٔ تماس‌ها به منظور رفع بی‌اعتمادی‌ها تأکید کردند

July 8, 2025

با احتمال توافق آتش‌بس میان اسرائیل و حماس، امیدها برای آزادی ۴۹ گروگان و کاهش رنج مردم غزه در پرتو تلاش‌های تازه صلح افزایش یافته است

July 7, 2025

اخراج دسته‌جمعی زنان افغان توسط ایران موجب نگرانی شده، زیرا آنان پس از بازگشت اجباری با حکومت طالبان و شرایط دشوار روبه‌رو می‌شوند

July 7, 2025

تهدید تعرفه ۱۰ درصدی ترامپ در میان تنش‌های تجارتی بریکس، باعث سقوط بازارهای جهانی و افزایش تنش‌های ژئوپولیتیکی شد

July 7, 2025

یک نظر بدهید

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *